2008/12/14

#275

در راستای بازگشت حجاج به وطن

حاجی حجت قبول سعیت مشکور این جارو برقیا چند ؟!
.

آثار لایحه حمایت از خانواده در حج ابراهیمی !

در همین راستا خبرنگار ما با حضور در فرودگاه با تنی چند از این عزیزان مصاحبه ای ترتیب داده که در زیر می آید :

* یک خانم و آقای ژیگول :

خبرنگار ما : ببخشید برادر شما .....
آقای ژیگول : ما نامزدیم !
خبرنگار ما : ببخشید با کی نامزدین ؟!
آقای ژیگول : این دختر خالمه و با هم نامزدیم ! باز برگشتیم ایران باید زنگ بزنیم به پدر مادرمون ؟! بابا ما رفتیم بیخ گوش خدا با هم همه کار کردیم هیچی نگفت ! چه گیری کردیما ! ضمناً نگیر آقا نگیر ! بابای این ببینه باز میاد دم دکون بابای من داد بیداد میکنه !

* یک آقا در حالیکه تسبیح می اندازد

خبرنگار ما : سلام اخوی .
اخوی : بیسم رحیم . منیم شوشنگ دریانی دارای سه دهنه سوپر دو نبش می بوده و از شیرکت پیپسی کولاخ تگاضامند ریسدیگی به گیمتها مینماید ! گیران کرده ساندیویس میخوره همیش ماردم ! کارت اینترنیت و اورانسول رسید ! (نامبرده وقتی صحبتش تمام شد میکروفون ما را هم گذاشت توی جیبش رفت !)

* یک پسر بچه ۶ ساله

خبرنگار ما : به به چه پسر خوبی !
پسر خوب : منم بچه مسلمون ، رسولم داده فرمون ، که وقت صبحگاهی ، کنم توش به الهی ! سوره ان کبود هم بلدم ! (در این زمان پدر مادر بچه درحالیکه می خندیدند گفتند کامبیز جان بگو شکر الهی نه توش به الهی اونم سوره عنکبوته !)

* یک پیرزن ۸۰ ساله چادری

خبرنگار ما : مادر جان حجکم مقبول .
(پیرزن درحالیکه خبرنگار ما را همینجور با عصا میزد گفت من رفتم مکه توبه کردم لندهور ! مگه خودت خواهر مادر نداری عوضی ؟ خیلی بیشعوری ایش !)

* یک پیرزن شیک و پیک

خبرنگار ما : سلام مادر جان برای ما هم دعا کردی ؟
پیرزن شیک و پیک : برای همه جوونا دعا کردم الهی خدا ریشه ظلم رو بسوزونه که شما جوونهای دسته گل اینقدر اعدام نشین ! الهی خدا خودش جزاشونو بده ! الهی به همین زودی زود رضا پهلوی برگرده وطن خلاص بشیم مادر ! الهی خدا از زمین ورشون داره به حق علی !
خبرنگار ما : ببخشید مادر کی ها رو از زمین ور داره ؟!
پیرزن شیک و پیک : (آرام می آید زیر گوش خبرنگار ما میگوید : همین بیشرفارو دیگه !)

* یک دلاور لر

خبرنگار ما : قربان مکه چطور بود ؟
دلاور لر : خیلی خوب بود همه جا تمیز هتل مرتب غذای خوب جاهای دیدنی هم زیاد داشت یه جای زیارتی هم داشت که شلوغ بود نرفتم !

* یک نفر با ریش رپی

خبرنگار ما : داداش سلام چه خبر مکه ؟
ریش رپی : ببخسیدا ببخسیدا . با توفیقات حضلت لقیه و دعای آیت الله بهجت بازی با اکوادول بلامون اهمیت زیادی داله و منو با هواپیمای اختصاصی آولدن که بلم سل تملین خوسبختانه لوحیه بچه ها خوبه !
خبرنگار ما : ببخشید شما ؟!
ریش رپی : ببخسیدا ! از فلدوسی پول بپلس میگه من کی ام !

* یک آدم ریشو

خبرنگار ما : برادر صبحکم الله بالخیر و العافیه ! (بازم بگم یا کافیه ؟!)
آدم ریشو : با صلوات به روح پر فتوح بنیانگذار و نایب بر حقش امام خامنه ای بنده بعد از طی مراحل اداری جانباز صد درصد جنگ تحمیلی اشغالگران قدس بوده و ضمن تکذیب حوادث اخیر بمبئی دیپلمات افغانستان میباشم . در جلسه ای که در مکه با برادران جیش مقتدی صدر داشتیم قرار شد در پاسخ به اقدام ننگین توافقنامه امنیتی ..... ببخشید شما ؟! (در این لحظه نامبرده خبرنگار ما را با دستبند برداشت برد و قرار است اعترافات نامبرده درباره لپ تاپ و انفجار شیراز و موصاد و رشت هفته آینده از تلویزیون پخش بشود ! خبرنگار ما هم که آدمفروش ! هیچی بدبخت شدیم رفت !)

نکته انحرافی : در قسمت بار ترمینال حجاج هم اینطور نوشته شده : مقصود توئی کعبه و بتخانه بهانه !